همیشه وقتی حقیقت روشن میشه یه طرف ناراحت میشه ؛ چون حقیقت به نفع ش نیست ، چون شاید ناحق !
ما همیشه باید بین حقیقت یا ناراحت شدن آدم های دور و بر مون یکی رو انتخاب کنیم .
همیشه سعی میکنم حقیقت رو بگم تا طرف ناحق ناراحت بشه و شاید به خودش بیاد . ولی گاهی اوقات وقتی حقیقت رو میگی هر دو طرف ناراحت میشن ! یکی شون بخاطر ناحق بودن ، اون یکی هم بخاطر توقعاتی (که به نظر خودش درست بوده) داشته !
من همیشه سعی میکنم حقیقت رو بگم ولی اکثرا هر دو طرف ناراحت میشن ؛ نمیدونم مشکل از کجاست ! یا من خوب حقیقت رو نمیگم یا آدم های دور و برم جنبه حقیقت رو ندارن !؟
دوره زمونه جوری شده که هیچ کس نمیتونه دروغ نگه !!! شاید هم بخاطر همین حقیقت برای آدم های دور و بر مون ناراحت کنندست !
بعضی وقتا انتخاب بین حقیقت و ناراحتی اطرافیان خیلی سخت میشه ؛ اونقدر سخت که مغز جواب میکنه ، کاری جز سکوت از مون بر نمیاد ! این سکوت اصلا خوب نیست ! شاید خودم هنوز نتونستم ! ولی یاد بگیریم خیلی جا ها نباید سکوت کرد !
:)